وقتی روز به روز بزرگتر میشوی

مشکل بزرگ شدن نیست؛ مشکل فراموش کردنه

جمع بندیِ دروس

/ بازدید : ۸۹۵


1.هر چه بیشتر بخواهی از یک موضوع دور شوی، ذهنت بیشتر از قبل درگیر(ش) خواهد شد.

2. ریختن بیش از حدِ اطلاعاتِ غیر ضروری در ذهنت، کارایی ات را پایین می آورد.گوارش اطلاعات. 

3. برای مشکل شماره ی 2 باید بعضی چیزها را از زندگی ات omit کنی، مثل تلوزیون یا وبگردی های بی هدفِ شبانه که حتی گاهی باعث میشود درباره ی اینکه رئیس جمهور روزش را چطور میگذراند، مطلب بخوانی.

4. باید بیخیالِ خیلی چیزها شد. خیلی چیزها. بیخیال شدن یعنی پذیرفتن اضافی بودن آن چیز در زندگی و دور ریختنش مثل یک زباله.گاها زباله ای ارزشمند.

5. تو آدمِ ریسک پذیری هستی. هیچوقت عوض نشو.

میدانی که، من حتی گفتنِ  (فریاد زدنِ) آن "خسته نباشید" به رفتگری که هر روز در راه مدرسه می دیدی، یک ریسک میدانم. تو ترسیدی، به شک افتادی و برای انجامِ این کار، دو روز با خودت کلنجار رفتی. یکی از کوچکترین ریسکهایی که پذیرفتم.

6. گاهی اوقات چیزهایی که برای تو ریسک است، برای بقیه خنده دار است. شاید چون یک ایراد داری. یک ایراد بزرگ: خیلی فکر میکنی. قبل و بعد از انجام یک کار آنقدر فکر میکنی که گندش را در می آوری. بیخیال.

7. گربه ها شگفت انگیزند. مخصوصا گربه های کم سن و سال. در حدِ یک ساله. مثلِ یک معجون (!) به من انرژی میدهند. کنجکاویشان برای دانستن اینکه لمس کردنِ کاپشنِ یک آدم چه جوری است را عاشقم :)

8. در گیلان (آسایشگاه روانیِ رشت) ، هر فردِ روانی را برای 20 روز نگه میدارند و بعد مرخص میکنند. درمان شده یا نشده فرقی ندارد.

9. در راستای شماره ی 8، یک پسره بود، مهندس برق، خوش بر و رو و دارای چند عدد دوست دختر (!)، مثلِ اینکه قبلا 20 روز در آن آسایشگاه بستری شده بود!

10. من به خودم هم شک دارم، چه برسد به شما!


 نکته : در راستایِ شماره ی 1، هر چه سعی میکردم که به وبلاگ فکر نکنم، بیشتر دلم میخواست که زودتر بیایم. هنوز کامل احساس خوبی ندارم! سرمای شدید خوردم و در این دو-سه روز از هر دو نفر که مرا میبیند، یک نفر از من می پرسد : گریه میکنی؟/چرا گریه میکنی؟

و من میگویم : گریه کجا بود، سرما خوردم بخدا.


 نکته ی آخر : ادبی حرف زدن به تو/خودم/نویسنده ی وبلاگ نیامده است :| به دوره ی قبلِ وبلاگت برنگرد.

آن متن های عاشقانه ای که تحسین میشد از کدام گوری می آمد، خدا میداند ;)



+عشق کجاست؟ از cher/پیشنهاد اهنگ

نویسنده : فاطمه .ح ۵ پسندیدم | ۰ نپسندیدم
خانم خوشبخت خانم خوشبخت
۲۳ اسفند ۱۱:۵۵
کاش میشد خیلی چیزهای اضافی رو از زندگی حذف کرد.
یکیش نت.
منکه وابسته نت شدم شدید، اگه ی روز قط باشه نمیتونم نفس بکشم انگار.
پاسخ :
عبارت "کاش میشد.." همیشه یه رنج خاصی توش هست. دوستش ندارم :/ هر چند ازش استفاده هم میکنم گاهی!
تو که یه نفره اون گروه توی کارت رو بالا بردی، قطعا میتونی نقش نت رو تو زندگیت کمرنگ تر کنی.
Vincent Valantine
۲۳ اسفند ۱۱:۵۵
با شماره 2 و 3 خیلی موافقم 
خوب شد رفتنتون طولانی نشد منتظر بودیم ;-)
پاسخ :
دفعه ی دیگه اطلاع نمیدم، غیبت میکنم بعد میام. هر دفعه اطلاع میدم، زود برمیگردم چون ذهنم اینجا گیر میکنه !
آقای ج !
۲۳ اسفند ۱۲:۰۰
به من که شک نداری ها!؟داری!؟نه جون من نداری!؟
آدرس این تیمارستان دقیقاکجاست!؟
منم دوزدخترمیخوام:-(
پاسخ :
من به خودم هم شک دارم، شما که جای خود دارید :))
دقیقا رو نمیدونم. خواهر یکی از همکلاسی هام اونجا کارآموز بود، تعریف میکرد.
هلو بپر تو گلو که نیست اینطوری میگی.
Mr. Moradi
۲۳ اسفند ۱۲:۰۰
عنوانتون که گفته جمع بندی دروس ، به نظرم اومد درسهای مدرسه ای رو میگین! ولی خب بیشتر درسهایی بود که زندگی به آدم میده ....  و اینا مهمتر هم هستن ...
شماره 4 و شماره 7 به نظرم عالی بود ... مخصوصا شماره 4 ...
پاسخ :
به نظر خودم هم همچین چیزی اومد!
قابلی نداشت D:
آقای ج !
۲۳ اسفند ۱۲:۱۳
والا ماکه ننمونم بهمون شک داره!
شماره اون خواهرهمکلاسیتون بدین تاآدرس ازشون بگیرم!
دوزدخترجمیعا هلوست،فقط متاسفانه انجیرش گیرما میاد!
پاسخ :
بگذارید من سکوت کنم :| :|
آقای ج !
۲۳ اسفند ۱۲:۲۴
سکوت بالاترین فریادهاست!!
پاسخ :
-_-
عابدین چالش
۲۳ اسفند ۱۳:۵۲
سلام 
درباره همه 10 بندی که نوشتید نظر دارم. عجیبا عجیبا (از اصطلاحات من در آوردی با معنی خاص خود!!!) 
اگر بخوام درباره همه بنویسم حالم بد میشه، پس فقط 3 مورد رو می نویسم. 
به قول بزرگی اول ششم و دوم هشتم و سوم دوم !!! 
حرفی در بند ششم: 
به قول پروفسور حسابی (عنوان شده توسط پسر ایشان - نقل به مضمون): قبل از اینکه حرفی بزنید بایستی خیلی در مغز (منظور عقل) بچرخه و بچرخه و بچرخه تا به اندازه کافی از سرعتش کم بشه و وقتی که از زبان به بیرون صادر میشه باعث ایجاد خسارت نشه. 
در ادامه همین موضوع و در حالت کلی فکر کردن، اگر توجه کرده باشید هر چیزی رو که بیشتر فرآوری میکنند ارزش افزوده بیشتری پیدا میکنه. مثلا نفت خام بشکه ای 40 دلار رو فرآوری میکنند و بنزین و نفت سفید و گازوئیل و قیر و خیلی چیزهای دیگه ازش میگیرند و نهایتا به بیشتر از 1000 دلار تبدیل میکنند. باورش برای ابتدای کار سخت هست ولی وقتی محاسبه میشه واقعا جالب به نظر میرسه. بعضی چیزها هم بدون فرآوری ارزشی ندارند و بعد از فرآوری تازه قابل استفاده میشن. 

بند دوم: 
مطلبی خونده بودم در خصوص اینکه خیاطی می گفت: شب ها اگر موقع قرار دادن شلوار در کمد لباس، جیبش رو خالی کنی شلوار خوش فرم تر میمونه و به حداقل عمر لباس هم اضافه میشه. 
برداشت اینکه شب ها برای اینکه خواب راحتی داشته باشی مغز پردازش راحتی روی اطلاعات کسب شده داشته باشه ، قبل از خواب اطلاعات اضافه و بیهوده رو از مغزتون خالی کنید. مثلا اگر یادآوری هایی داشتید روی کاغذ بنویسید. اگر قصد بیدار شدن راس ساعت خاصی دارید ، از ساعت زنگی استفاده کنید. اجازه بدید Thread های کمتری مغزتون رو درگیر کنند و مغز پردازش های موازی کمتری در حال اجرا داشته باشه. 
اگر شب رو راحت بخوابید فردا وقت بیشتری بدست خواهید آورد که می تونید روی انجام کارهای دیگه تمرکز کنید. 
ضمنا به جای omit کردن یکسری اطلاعات می تونید از یک تگ یادآوری استفاده کنید که برنامه نویسان پایگاه داده ای تگ is omit برای کارها قرار بدید ، نه اینکه کل اطلاعات رو از بین ببرید. در این دنیا اطلاعات بیهوده نداریم. هر چیز که خوار آید / یک روز به کار آید. 

بند هشتم: 
خیلی دوست دارم یه مدتی توی آسایشگاه روانی باشم و تجربه هم صحبتی با این افراد رو هم داشته باشم. البته از نوع واقعی ، نه اینکه بعضی ها فیلم بازی میکنند. 

به امید موفقیت 

پاسخ :
سلام. حرف اقای سمیعی رو قبول که دارم ولی بعضی اوقات اینقدر روی انجام یک کار فکر میکنم که دیگه ترجیح میدم اون کارو انجام ندم. نمیتونم الان با کلمات احساس اون لحظات رو انتقال بدم ولی به هر حال بنظرم بعضی وقتها نیازه که بدون فکر یک سری کارهای انجام داد :)

چرا،اطلاعات بیهوده هم داریم و بنظر من باید اینها رو دور ریخت. به هر حال کنارِ بند شماره ی دو یه لینک قرار میدم که برای خوندنِ بیشتر در این باره جالبه.

من خودم هم بدم نمیاد یه دوره ای افراد اونجا رو ببینم. ولی میدونی، هر ادمی اونجا وجود داره. مثلا یکی بود که شغلش مرده شویی بود و بعد کارکنان اون محل متوجه شدن که این اقا به مرده ها تجاوز میکنه :/

ممنون ازاینکه وقت گذاشتی. 
Haze .W
۲۳ اسفند ۱۶:۲۳
آهنگه به درد سفر میخوره :)
پاسخ :
اتفاقا بنظر من که میشه هروقتی گوش داد و لذت برد. من امروز اینقدر اینو گوش دادم گندشو در اوردم جدا. خانواده شاکی شدن :/
Haze .W
۲۳ اسفند ۱۶:۲۷
هر وقتی میشه اینو گوش داد ؟! :||| 
فک نکنما... -___-

به هندزفری هم اعتقاد نداری :))
پاسخ :
هر وقتی.

اصلا. اهنگ رو باید از سیستم قوی پخش کنی با صدای خیلی بلند. هر جای خونه که قدم میزنی صداشو بشنوی.
Haze .W
۲۳ اسفند ۱۶:۳۳
عاهنگایی که من میگوشمو فقط میشه با هندفری گوش داد 😢😭 
وگرنه فکر میکنن دیوونه یا وحشی هسدم :|

متال 3>
پاسخ :
اتفاقا اهنگایی که معرفی کرده بودی یا اونی که تلگرام فرستادی هم وقتی هیچ کس نبود از اینکارا باهاش کردم. و حس عجیب غریبی بهم داد. منم یه پا معتاد شده بودم تا اینکه توی یه پوشه اهنگای فرانسویمو پیدا کردم و الان دارم گند این اهنگا رو در میارم. 
Haze .W
۲۳ اسفند ۱۶:۴۰
کودومارو با سیستم گوش کردی؟ 😮😮😮 یادم نمیاد کودوما رو برات فرستادم :| 

از دراکونیان هم بود؟ 
پاسخ :
یکی از اندی بیرسک (?) بود. همون که میگفت پادشاه مرگ رو ستایش کنید و ازین حرفا. اینو فرستاده بودی.
و دوتا دراکونیان. یکیشو که خودت تو وبلاگت معرفی کردی، یکی دیگه رو اتفاقی از یه جا دانلود کرده بودم به گمونم.
البته فکرکنم از اندی بیرسک یکی دوتا دیگه هم بود یادم نمیاد اسماشونو. (اینو از مترسک جلاد دان کرده بودم احتمالا )
ماهی سیاه کوچولو
۲۴ اسفند ۰۸:۴۹
آخ که چقدر این آهنگ خوبه :)
پاسخ :
آره، خیلی.
حسین صباغی
۲۴ اسفند ۰۹:۰۱
با همش موافقم 
خیلی ممنونم از شما
پاسخ :
و ممنون از شما !
ف. ش.
۲۴ اسفند ۱۶:۴۸
خیلی جالب بود، توصیه های ایمنی D:
پاسخ :
:دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
این گونه اگر رفتم از این خاک
زِ من یاد کنید.
هر جا که پرنده ای بِشُد در قفس
آزاد کنید.
هر جا که دلی شکسته دید ز غم،
شاد کنید.
هر جا به خرابه ای رسیدید
آباد کنید.
اینگونه اگر رفتم از این خاک
زِ من یاد کنید..

همای و مستان/ زِ من یاد کنید


+پشت هر وبلاگی یک "به نظر من" بزرگ وجود دارد.

+شعر و متن و نه ای کاشِ قسمتِ موضوعات مربوط به نوشته های قدیم است. گلچین شده.
پیوندها (خارج از بیان)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان